فرمول ۱ به زبان ساده: راهنمای جامع اصطلاحات و مفاهیم
اصطلاحات بر اساس موقعیت استفاده در مسابقات فرمول وان دستهبندی شدهاند:

مرحله تعیین خط (Qualifying)
Pole Position (موقعیت صدر): بهترین زمان در مرحله تعیین خط که راننده را در خط اول استارت قرار میدهد. این موقعیت اهمیت زیادی در شروع مسابقه دارد.
Lap Time (زمان یک دور): مدت زمانی که یک خودرو برای طی کردن یک دور کامل از پیست نیاز دارد. این زمان برای تعیین جایگاه رانندگان استفاده میشود.
Fastest Lap (سریعترین دور): سریعترین زمان ثبتشده توسط یک راننده در طول مسابقه یا تعیین خط.
Sector Time (زمان بخش): زمان ثبتشده برای هر بخش از پیست که به تحلیل عملکرد راننده کمک میکند.
Outlap (دور خروجی): اولین دوری که راننده پس از خروج از پیت طی میکند.
Inlap (دور ورودی): دوری که راننده برای ورود به پیت طی میکند.
Hot Lap (دور سریع): دوری که راننده با حداکثر سرعت برای ثبت بهترین زمان طی میکند.
Banker Lap (دور ایمن): دوری که راننده برای ثبت یک زمان پایه و جلوگیری از ریسک در مراحل اولیه تعیین خط طی میکند.
Split Times (زمانهای تقسیمشده): زمانهای ثبتشده برای هر بخش از پیست که به تحلیل دقیقتر عملکرد راننده کمک میکند.
Sector Analysis (تحلیل بخشها): بررسی عملکرد راننده در بخشهای مختلف پیست برای بهبود زمانها.
Track Evolution (تکامل پیست): تغییرات سطح پیست در طول تعیین خط که میتواند بر زمانهای ثبتشده تأثیر بگذارد.
Banking (شیب پیست): بخشی از پیست که دارای شیب است و به رانندگان کمک میکند تا با سرعت بیشتری پیچها را طی کنند.
Track Grip Evolution (تکامل چسبندگی پیست): تغییرات چسبندگی سطح پیست در طول تعیین خط که میتواند بر عملکرد رانندگان تأثیر بگذارد.
Optimal Lap (دور بهینه): دوری که راننده با استفاده از بهترین خطوط و تنظیمات ممکن ثبت میکند.
Flying Lap (دور پروازی): دوری که راننده با حداکثر سرعت برای ثبت بهترین زمان طی میکند.
Warm-Up Lap (دور گرم کردن): دوری که راننده برای گرم کردن لاستیکها و آمادهسازی خودرو قبل از دور سریع طی میکند.
Sector Purple (بخش بنفش): زمانی که راننده بهترین زمان را در یک بخش از پیست ثبت میکند.
Green Sector (بخش سبز): زمانی که راننده بهترین زمان شخصی خود را در یک بخش از پیست ثبت میکند.
Track Limits Violation (نقض محدودیتهای پیست): حالتی که راننده از محدوده مشخصشده پیست خارج میشود و ممکن است زمان او حذف شود.
Banking Angle (زاویه شیب): زاویهای که بخشی از پیست برای کمک به سرعت بیشتر در پیچها طراحی شده است.
Sector Split Analysis (تحلیل تقسیمبندی بخشها): بررسی دقیق زمانهای ثبتشده در بخشهای مختلف پیست برای بهبود عملکرد.
Track Rubbering Effect (اثر لاستیکی شدن پیست): حالتی که سطح پیست به دلیل عبور مکرر خودروها چسبندگی بیشتری پیدا میکند.
Lap Delta Comparison (مقایسه دلتا دورها): تحلیل اختلاف زمانی بین دورهای مختلف راننده برای بهبود عملکرد.
Qualifying Trim (تنظیمات تعیین خط): تنظیمات خاص خودرو برای دستیابی به بهترین زمان در مرحله تعیین خط.
Time Attack (حمله زمانی): تلاش راننده برای ثبت بهترین زمان ممکن در یک دور خاص.
Out-Braking (ترمزگیری دیرهنگام): تکنیکی که راننده برای کاهش زمان در پیچها استفاده میکند.
Track Temperature Impact (تأثیر دمای پیست): بررسی تأثیر دمای پیست بر عملکرد لاستیکها و خودرو.
Setup Refinement (بهبود تنظیمات): تغییرات جزئی در تنظیمات خودرو برای بهبود عملکرد در تعیین خط.
Sector Optimization (بهینهسازی بخشها): تمرکز بر بهبود زمان در بخشهای خاصی از پیست.
شروع مسابقه (Race Start)
Formation Lap (دور آمادهسازی): دوری که رانندگان قبل از شروع مسابقه برای گرم کردن لاستیکها و آمادهسازی خودرو طی میکنند.
Launch Control (کنترل استارت): سیستمی که به راننده کمک میکند تا در شروع مسابقه بهترین شتاب را داشته باشد.
Grid (صف استارت): ترتیب قرارگیری خودروها در شروع مسابقه بر اساس زمانهای تعیین خط.
Clutch Paddle (پدال کلاچ): ابزاری که راننده برای تغییر دندهها در خودرو استفاده میکند.
Jump Start (استارت زودهنگام): حالتی که راننده قبل از روشن شدن چراغ سبز مسابقه را آغاز میکند و معمولاً منجر به جریمه میشود.
Stall (خاموش شدن خودرو): حالتی که موتور خودرو در خط استارت خاموش میشود و راننده نمیتواند بهموقع حرکت کند.
False Start (استارت اشتباه): حالتی که راننده قبل از زمان مقرر حرکت میکند و منجر به جریمه میشود.
Grid Penalty (جریمه صف استارت): جریمهای که راننده به دلیل تخلف در تعیین خط دریافت میکند و باعث تغییر جایگاه او در صف استارت میشود.
Reaction Time (زمان واکنش): مدت زمانی که راننده برای شروع حرکت پس از روشن شدن چراغ سبز نیاز دارد.
Launch Map (نقشه استارت): تنظیمات خاص موتور برای بهینهسازی شتاب در شروع مسابقه.
Starting Procedure (روال شروع): مجموعهای از مراحل که رانندگان باید قبل از شروع مسابقه انجام دهند، مانند تنظیمات خودرو و موقعیتیابی در صف استارت.
Launch Optimization (بهینهسازی استارت): تنظیمات خاص برای دستیابی به بهترین شتاب در شروع مسابقه.
Standing Start (استارت ایستا): شروع مسابقه از حالت ایستاده در خط استارت.
Rolling Start (استارت متحرک): شروع مسابقه در حال حرکت، معمولاً پس از حضور ماشین ایمنی.
Clutch Bite Point (نقطه درگیری کلاچ): نقطهای که کلاچ شروع به انتقال نیرو به چرخها میکند.
Start Lights (چراغهای شروع): چراغهایی که زمان شروع مسابقه را نشان میدهند.
Jump Start Detection (تشخیص استارت زودهنگام): سیستمی که استارت زودهنگام راننده را شناسایی میکند.
Grid Slot Optimization (بهینهسازی جایگاه صف استارت): استراتژی برای استفاده بهینه از جایگاه استارت برای شروع بهتر.
Start Line Dynamics (دینامیک خط شروع): تحلیل نیروها و چسبندگی لاستیکها در خط شروع مسابقه.
Launch Control Calibration (کالیبراسیون کنترل استارت): تنظیم دقیق سیستم کنترل استارت برای دستیابی به بهترین شتاب.
Pre-Start Warm-Up (گرم کردن قبل از شروع): فرآیندی که راننده برای آمادهسازی خودرو و لاستیکها انجام میدهد.
Reaction Time Metrics (معیارهای زمان واکنش): اندازهگیری زمان واکنش راننده به چراغهای شروع مسابقه.
Launch Stability (پایداری استارت): تنظیمات خودرو برای جلوگیری از لغزش چرخها در شروع مسابقه.
Start Line Tactics (تاکتیکهای خط شروع): استراتژیهایی که راننده برای بهبود جایگاه خود در خط شروع استفاده میکند.
Reaction Optimization (بهینهسازی واکنش): تمرین و تنظیمات برای کاهش زمان واکنش به چراغهای شروع.
Grip Management (مدیریت چسبندگی): استفاده بهینه از چسبندگی لاستیکها در لحظه شروع.
Pre-Start Communication (ارتباط قبل از شروع): هماهنگی بین راننده و تیم برای آمادهسازی بهتر.
در طول مسابقه (During the Race)
Pit Stop (توقف در پیت): توقف کوتاه خودرو در گاراژ برای تعویض لاستیک یا سوختگیری.
Safety Car (ماشین ایمنی): خودرویی که در شرایط خطرناک وارد پیست میشود تا سرعت خودروها را کاهش دهد.
Virtual Safety Car (VSC) (ماشین ایمنی مجازی): سیستمی که سرعت خودروها را در شرایط خاص محدود میکند بدون نیاز به حضور ماشین ایمنی واقعی.
Overcut (استراتژی اورکات): استراتژیای که راننده با ماندن بیشتر در پیست و ثبت زمانهای سریعتر، از حریف خود پیشی میگیرد.
Undercut (استراتژی آندرکات): استراتژیای که راننده با توقف زودتر در پیت و استفاده از لاستیکهای تازه، از حریف خود سبقت میگیرد.
Slipstream (جریان هوای پشت خودرو): حالتی که یک خودرو در پشت خودروی دیگر حرکت میکند تا از کاهش مقاومت هوا بهرهمند شود.
Dirty Air (هوای کثیف): جریان هوای آشفتهای که از خودروی جلویی ایجاد میشود و بر عملکرد خودروی پشت سر تأثیر میگذارد.
Yellow Flag (پرچم زرد): علامتی که نشاندهنده خطر در پیست است و رانندگان باید سرعت خود را کاهش دهند.
Blue Flag (پرچم آبی): علامتی که به رانندهای که در حال عقب افتادن است نشان میدهد که باید به خودروی سریعتر اجازه عبور دهد.
Red Flag (پرچم قرمز): علامتی که نشاندهنده توقف مسابقه به دلیل شرایط خطرناک است.
DRS Zone (منطقه DRS): بخشی از پیست که رانندگان میتوانند از سیستم کاهش مقاومت هوا (DRS) برای افزایش سرعت استفاده کنند.
Lift and Coast (کاهش سرعت و حرکت آزاد): تکنیکی که راننده برای صرفهجویی در سوخت و کاهش فشار بر ترمزها استفاده میکند.
Box (پیت): اصطلاحی که تیم به راننده اعلام میکند که باید برای توقف به پیت بیاید.
Delta Time (زمان دلتا): اختلاف زمانی بین راننده و زمان مرجع تعیینشده توسط تیم یا مسابقه.
Track Position (موقعیت پیست): جایگاه راننده در پیست که بر استراتژی مسابقه تأثیر میگذارد.
Pit Delta (دلتا پیت): اختلاف زمانی بین ورود و خروج از پیت که بر استراتژی توقف تأثیر دارد.
Fuel Burn (مصرف سوخت): میزان سوخت مصرفشده در طول مسابقه که باید مدیریت شود.
Overtake (سبقتگیری): عملی که راننده برای عبور از خودروی جلویی انجام میدهد.
Underbody Damage (آسیب زیر خودرو): آسیبی که به بخش زیرین خودرو وارد میشود و میتواند بر عملکرد آیرودینامیکی تأثیر بگذارد.
Recovery Mode (حالت بازیابی): تنظیماتی که برای مدیریت مشکلات فنی یا صرفهجویی در انرژی استفاده میشود.
Neutral Mode (حالت خنثی): حالتی که خودرو در آن بدون انتقال نیرو به چرخها حرکت میکند.
Energy Deployment (استفاده از انرژی): مدیریت انرژی ذخیرهشده در سیستمهای بازیابی برای افزایش قدرت در لحظات کلیدی مسابقه.
Brake Lock-Up (قفل شدن ترمز): حالتی که چرخها به دلیل ترمزگیری شدید قفل میشوند و کنترل خودرو کاهش مییابد.
Fuel Management (مدیریت سوخت): برنامهریزی برای مصرف بهینه سوخت در طول مسابقه.
Pit Window (بازه توقف پیت): زمانی که تیمها برای انجام توقفهای پیت برنامهریزی میکنند.
Track Positioning (موقعیتیابی در پیست): استراتژی راننده برای حفظ یا بهبود جایگاه خود در پیست.
Fuel Saving Mode (حالت صرفهجویی در سوخت): تنظیماتی که برای کاهش مصرف سوخت استفاده میشود.
Overtaking Manoeuvre (مانور سبقتگیری): تکنیکی که راننده برای عبور از خودروی جلویی استفاده میکند.
Defensive Driving (رانندگی تدافعی): استراتژی راننده برای جلوگیری از سبقتگیری حریفان.
Energy Deployment Zones (مناطق استفاده از انرژی): بخشهایی از پیست که راننده میتواند از انرژی ذخیرهشده برای افزایش قدرت استفاده کند.
Brake Cooling Optimization (بهینهسازی خنکسازی ترمز): مدیریت سیستمهای خنککننده برای جلوگیری از گرمای بیش از حد ترمزها.
Pit Lane Entry Dynamics (دینامیک ورود به مسیر پیت): تحلیل سرعت و موقعیت خودرو هنگام ورود به مسیر پیت.
Fuel Burn Rate Analysis (تحلیل نرخ مصرف سوخت): بررسی میزان مصرف سوخت در طول مسابقه برای مدیریت بهتر.
Overtaking Strategy Zones (مناطق استراتژی سبقتگیری): بخشهایی از پیست که برای سبقتگیری مناسب هستند و استراتژیهای خاصی نیاز دارند.
Tire Temperature Monitoring (نظارت بر دمای لاستیک): بررسی دمای لاستیکها برای حفظ عملکرد بهینه.
Slip Angle Control (کنترل زاویه لغزش): مدیریت زاویه چرخها برای جلوگیری از کاهش چسبندگی.
Energy Conservation (صرفهجویی در انرژی): استراتژیهایی برای حفظ انرژی در طول مسابقه.
Traffic Navigation (مدیریت ترافیک): تکنیکهایی برای عبور از خودروهای کندتر در پیست.
Adaptive Driving (رانندگی تطبیقی): تغییر سبک رانندگی بر اساس شرایط پیست و مسابقه.
استراتژیها و تنظیمات خودرو (Car Setup and Strategy)
Downforce (نیروی نزولی): نیرویی که خودرو را به سطح پیست میچسباند و باعث افزایش چسبندگی میشود.
Aerodynamic Wing (بال هوایی): قطعهای که برای بهبود جریان هوا و افزایش چسبندگی خودرو به سطح پیست استفاده میشود.
Tire Compound (ترکیب لاستیک): نوع مواد استفادهشده در ساخت لاستیک که بر عملکرد آن تأثیر میگذارد.
Fuel Strategy (استراتژی سوخت): برنامهریزی برای مدیریت مصرف سوخت در طول مسابقه.
Brake Bias (تنظیم ترمز): تنظیم میزان نیروی ترمز بین چرخهای جلو و عقب برای بهبود کنترل خودرو.
Engine Mapping (تنظیمات موتور): تنظیمات مختلف موتور برای بهینهسازی عملکرد در شرایط مختلف مسابقه.
Ride Height (ارتفاع خودرو): فاصله بین کف خودرو و سطح پیست که بر عملکرد آیرودینامیکی تأثیر میگذارد.
Toe Angle (زاویه چرخها): زاویه قرارگیری چرخها نسبت به محور خودرو که بر چسبندگی و فرمانپذیری تأثیر دارد.
Camber (زاویه انحراف چرخ): زاویهای که چرخها نسبت به سطح عمودی دارند و بر چسبندگی لاستیکها تأثیر میگذارد.
Suspension Setup (تنظیمات سیستم تعلیق): تنظیمات سیستم تعلیق برای بهبود پایداری و چسبندگی خودرو.
Brake Cooling (خنکسازی ترمز): سیستمی که برای جلوگیری از گرمای بیش از حد ترمزها طراحی شده است.
Gear Ratios (نسبت دندهها): تنظیمات دندهها برای بهینهسازی سرعت و شتاب خودرو.
Differential Settings (تنظیمات دیفرانسیل): تنظیماتی که بر توزیع نیرو بین چرخهای عقب تأثیر میگذارد و به بهبود کنترل خودرو کمک میکند.
Wing Angle (زاویه بال): زاویهای که بالهای جلو و عقب خودرو تنظیم میشوند تا تعادل بین سرعت و چسبندگی بهینه شود.
Dynamic Balance (تعادل دینامیکی): تنظیمات خودرو برای حفظ تعادل در شرایط مختلف پیست و سرعت.
Cooling Efficiency (کارایی خنکسازی): بهینهسازی سیستمهای خنککننده برای جلوگیری از گرمای بیش از حد موتور و ترمزها.
Mechanical Grip (چسبندگی مکانیکی): چسبندگی خودرو که از لاستیکها و سیستم تعلیق حاصل میشود.
Aerodynamic Balance (تعادل آیرودینامیکی): تعادل بین نیروی نزولی جلو و عقب خودرو.
Brake Ducts (کانالهای ترمز): کانالهایی که برای خنک کردن دیسکهای ترمز طراحی شدهاند.
Suspension Geometry (هندسه سیستم تعلیق): تنظیمات زاویهها و موقعیت اجزای سیستم تعلیق.
Power Unit Efficiency (بهرهوری واحد قدرت): میزان کارایی موتور و سیستمهای مرتبط در تولید نیرو.
Dynamic Suspension Adjustments (تنظیمات دینامیک سیستم تعلیق): تغییرات لحظهای در تنظیمات سیستم تعلیق برای بهبود عملکرد.
Aerodynamic Drag Reduction (کاهش مقاومت آیرودینامیکی): تنظیمات خودرو برای کاهش مقاومت هوا و افزایش سرعت.
Cooling System Efficiency Metrics (معیارهای کارایی سیستم خنککننده): اندازهگیری عملکرد سیستمهای خنککننده خودرو.
Power Unit Deployment Strategy (استراتژی استفاده از واحد قدرت): برنامهریزی برای استفاده بهینه از قدرت موتور در شرایط مختلف مسابقه.
Brake Wear Monitoring (نظارت بر فرسایش ترمز): سیستمهایی که میزان فرسایش ترمزها را در طول مسابقه بررسی میکنند.
Weight Distribution (توزیع وزن): تنظیم وزن خودرو برای بهبود تعادل و چسبندگی.
Downforce Adjustment (تنظیم نیروی نزولی): تغییرات در بالهای خودرو برای افزایش یا کاهش نیروی نزولی.
Cooling System Tuning (تنظیم سیستم خنککننده): بهینهسازی سیستم خنککننده برای جلوگیری از گرمای بیش از حد.
Gearbox Calibration (کالیبراسیون گیربکس): تنظیمات دقیق گیربکس برای بهبود شتاب و سرعت.
Dynamic Balance Control (کنترل تعادل دینامیکی): تنظیمات خودرو برای حفظ تعادل در شرایط مختلف.
تکنولوژی و دادهها (Technology and Data)
Telemetry (تلهمتری): سیستم انتقال دادههای خودرو به تیم فنی برای تحلیل عملکرد خودرو.
ERS (Energy Recovery System) (سیستم بازیابی انرژی): سیستمی که انرژی حرارتی و جنبشی را برای استفاده مجدد در موتور ذخیره میکند.
KERS (Kinetic Energy Recovery System) (سیستم بازیابی انرژی جنبشی): سیستمی که انرژی ترمزگیری را ذخیره کرده و برای افزایش قدرت موتور استفاده میکند.
Race Engineer Communication (ارتباط مهندس مسابقه): ارتباط بین راننده و مهندس مسابقه برای انتقال اطلاعات فنی و استراتژیها.
Trackside Analysis (تحلیل کنار پیست): بررسی دادههای مسابقه توسط تیمهای فنی در کنار پیست.
Data Logging (ثبت دادهها): فرآیند جمعآوری و ذخیره دادههای عملکرد خودرو برای تحلیل توسط تیم فنی.
Engine Mode (حالت موتور): تنظیمات مختلف موتور که برای بهینهسازی عملکرد در شرایط مختلف مسابقه استفاده میشود.
Live Data Feed (پخش زنده دادهها): انتقال دادههای خودرو به تیم فنی در زمان واقعی برای تحلیل سریع.
Lap Simulation (شبیهسازی دور): استفاده از دادهها برای پیشبینی عملکرد خودرو در دورهای آینده.
Power Unit Modes (حالتهای واحد قدرت): تنظیمات مختلف موتور و سیستمهای مرتبط برای بهینهسازی عملکرد در شرایط مختلف.
Brake-by-Wire (ترمز الکترونیکی): سیستمی که به جای مکانیکی، از سیگنالهای الکترونیکی برای کنترل ترمزها استفاده میکند.
Predictive Analytics (تحلیل پیشبینی): استفاده از دادهها برای پیشبینی عملکرد خودرو و شرایط مسابقه.
Real-Time Adjustments (تنظیمات لحظهای): تغییرات فوری در تنظیمات خودرو بر اساس دادههای دریافتی از پیست.
Lap Telemetry (تلهمتری دور): دادههای جمعآوریشده از عملکرد خودرو در هر دور.
Data Correlation (همبستگی دادهها): مقایسه دادههای واقعی با دادههای شبیهسازیشده.
Energy Harvesting (بازیابی انرژی): فرآیند جمعآوری انرژی از ترمزها یا سیستمهای دیگر.
Real-Time Monitoring (نظارت لحظهای): بررسی دادههای خودرو در زمان واقعی توسط تیم فنی.
Predictive Modelling (مدلسازی پیشبینی): استفاده از دادهها برای پیشبینی عملکرد خودرو در شرایط مختلف.
Track Camber (شیب عرضی پیست): شیب عرضی پیست که بر چسبندگی خودرو تأثیر میگذارد.
Tire Pressure Management (مدیریت فشار لاستیک): تنظیم فشار لاستیکها برای بهبود عملکرد و دوام.
Wet Weather Grip (چسبندگی در شرایط بارانی): میزان چسبندگی لاستیکها در پیست خیس.
Rubber Marbling (تجمع خردههای لاستیک): قطعات کوچک لاستیک که در خارج از خط مسابقه جمع میشوند.
Surface Roughness (زبری سطح): ویژگی سطح پیست که بر چسبندگی و سایش لاستیکها تأثیر میگذارد.
Predictive Lap Modelling (مدلسازی پیشبینی دورها): استفاده از دادهها برای پیشبینی عملکرد خودرو در دورهای آینده.
Telemetry Signal Optimization (بهینهسازی سیگنالهای تلهمتری): مدیریت دادههای تلهمتری برای انتقال دقیقتر اطلاعات.
Energy Harvesting Metrics (معیارهای بازیابی انرژی): اندازهگیری میزان انرژی بازیابیشده از سیستمهای خودرو.
Real-Time Performance Feedback (بازخورد عملکرد لحظهای): اطلاعاتی که در زمان واقعی به راننده و تیم فنی ارائه میشود.
Lap Time Prediction Algorithms (الگوریتمهای پیشبینی زمان دور): استفاده از دادهها برای پیشبینی زمانهای دورهای آینده.
Data Visualization (تصویریسازی دادهها): نمایش گرافیکی دادههای عملکرد خودرو برای تحلیل بهتر.
AI-Assisted Strategy (استراتژی مبتنی بر هوش مصنوعی): استفاده از الگوریتمهای هوش مصنوعی برای بهبود استراتژی مسابقه.
Sensor Calibration (کالیبراسیون حسگرها): تنظیم دقیق حسگرهای خودرو برای جمعآوری دادههای دقیقتر.
Real-Time Alerts (هشدارهای لحظهای): اطلاعرسانی فوری به راننده درباره شرایط پیست یا خودرو.
Performance Benchmarking (معیارسنجی عملکرد): مقایسه عملکرد خودرو با دادههای قبلی یا رقبا.
شرایط پیست و لاستیکها (Track and Tires Conditions)
Green Track (پیست سبز): حالتی که پیست به دلیل باران یا عدم استفاده، چسبندگی کمتری دارد.
Marbles (خردههای لاستیک): قطعات کوچک لاستیک که در خارج از خط مسابقه جمع میشوند و میتوانند باعث کاهش چسبندگی شوند.
Wet Tires (لاستیکهای بارانی): لاستیکهایی که برای شرایط بارانی و پیستهای خیس طراحی شدهاند.
Tire Graining (دانهبندی لاستیک): حالتی که سطح لاستیک به دلیل اصطکاک زیاد دچار تغییرات میشود و عملکرد آن کاهش مییابد.
Flat Spot (نقطه تخت): حالتی که بخشی از لاستیک به دلیل قفل شدن چرخها صاف میشود.
Crossover Point (نقطه تغییر لاستیک): لحظهای که شرایط پیست تغییر میکند و تیم تصمیم میگیرد لاستیکهای خشک یا بارانی را تعویض کند.
Track Rubbering (لاستیکی شدن پیست): حالتی که سطح پیست به دلیل عبور مکرر خودروها چسبندگی بیشتری پیدا میکند.
Track Abrasion (سایش پیست): میزان سایش سطح پیست که بر عملکرد لاستیکها تأثیر میگذارد.
Grip Levels (سطح چسبندگی): میزان چسبندگی لاستیکها به سطح پیست که با شرایط آبوهوایی تغییر میکند.
Surface Temperature (دمای سطح): دمای سطح پیست که بر عملکرد لاستیکها تأثیر میگذارد.
Rubber Build-Up (تجمع لاستیک): حالتی که قطعات لاستیک روی سطح پیست جمع میشوند و چسبندگی را افزایش میدهند.
Surface Wear (فرسایش سطح): میزان سایش سطح پیست که بر چسبندگی و عملکرد لاستیکها تأثیر میگذارد.
Temperature Gradient (شیب دما): تغییرات دما در نقاط مختلف پیست که بر عملکرد لاستیکها و خودرو تأثیر دارد.
Surface Temperature Gradient (شیب دمای سطح): تغییرات دما در نقاط مختلف پیست که بر عملکرد لاستیکها تأثیر دارد.
Tire Compound Adaptation (تطبیق ترکیب لاستیک): انتخاب ترکیب مناسب لاستیک بر اساس شرایط پیست.
Wet Weather Handling Dynamics (دینامیک کنترل در شرایط بارانی): تنظیمات خودرو برای عملکرد بهتر در پیستهای خیس.
Rubber Marbling Zones (مناطق تجمع خردههای لاستیک): بخشهایی از پیست که لاستیکها تجمع پیدا کرده و چسبندگی کاهش مییابد.
Track Surface Abrasion Analysis (تحلیل سایش سطح پیست): بررسی میزان سایش سطح پیست و تأثیر آن بر عملکرد خودرو.
Tire Deformation Analysis (تحلیل تغییر شکل لاستیک): بررسی تغییرات شکل لاستیکها در شرایط مختلف.
Surface Adhesion Metrics (معیارهای چسبندگی سطح): اندازهگیری میزان چسبندگی لاستیکها به سطح پیست.
Rain Adaptation (تطبیق با باران): تنظیمات خودرو برای عملکرد بهتر در شرایط بارانی.
Track Contamination (آلودگی سطح پیست): بررسی تأثیر آلودگیها مانند روغن یا خردههای لاستیک بر عملکرد خودرو.
Temperature Fluctuation Impact (تأثیر نوسانات دما): تحلیل تغییرات دما و تأثیر آن بر لاستیکها و خودرو.
پایان مسابقه (Race Finish)
Checkered Flag (پرچم شطرنجی): پرچمی که پایان مسابقه را اعلام میکند.
Race Pace (سرعت مسابقه): سرعت متوسط خودرو در طول مسابقه.
Driver Feedback (بازخورد راننده): اطلاعاتی که راننده درباره عملکرد خودرو و شرایط پیست به تیم فنی ارائه میدهد.
Cool-Down Lap (دور خنکسازی): دوری که رانندگان پس از پایان مسابقه برای کاهش دمای خودرو طی میکنند.
Parc Fermé (پارک فرمه): منطقهای که خودروها پس از پایان مسابقه یا تعیین خط در آن قرار میگیرند و تحت نظارت فنی قرار دارند.
Post-Race Inspection (بازرسی پس از مسابقه): بررسی فنی خودروها پس از پایان مسابقه برای اطمینان از رعایت قوانین.
Race Classification (ردهبندی مسابقه): جدول نهایی که جایگاه رانندگان را پس از پایان مسابقه نشان میدهد.
Final Sector Push (فشار بخش پایانی): تلاش راننده برای ثبت بهترین زمان در بخش پایانی پیست.
Cool-Down Procedure (فرآیند خنکسازی): مراحلی که راننده و تیم برای کاهش دمای خودرو پس از پایان مسابقه انجام میدهند.
Post-Race Debrief (جلسه پس از مسابقه): جلسهای که تیمها برای بررسی عملکرد خودرو و راننده پس از پایان مسابقه برگزار میکنند.
Victory Lap (دور پیروزی): دوری که راننده برنده پس از پایان مسابقه برای جشن گرفتن طی میکند.
Final Lap Push (فشار دور پایانی): تلاش راننده برای ثبت بهترین عملکرد در دور پایانی.
Parc Fermé Rules (قوانین پارک فرمه): قوانینی که تغییرات در خودرو پس از پایان مسابقه را محدود میکند.
Driver Parade (رژه رانندگان): مراسمی که رانندگان قبل از شروع مسابقه یا پس از پایان آن برگزار میکنند.
Post-Race Penalty (جریمه پس از مسابقه): جریمهای که به دلیل تخلفات در طول مسابقه اعمال میشود.
Champagne Celebration (جشن شامپاین): مراسمی که رانندگان برتر روی سکو برگزار میکنند.
Post-Race Cooling Procedures (فرآیندهای خنکسازی پس از مسابقه): مراحلی که برای کاهش دمای خودرو پس از پایان مسابقه انجام میشود.
Victory Lap Dynamics (دینامیک دور پیروزی): تحلیل عملکرد خودرو در دور پیروزی پس از پایان مسابقه.
Driver Performance Debrief (جلسه بررسی عملکرد راننده): جلسهای که تیم برای بررسی عملکرد راننده برگزار میکند.
Technical Compliance Checks (بررسیهای انطباق فنی): بررسی خودروها برای اطمینان از رعایت قوانین فنی مسابقه.
Race Result Validation (اعتبارسنجی نتایج مسابقه): فرآیندی که نتایج نهایی مسابقه را تأیید میکند.
Post-Race Diagnostics (تشخیصهای پس از مسابقه): بررسی فنی خودرو برای شناسایی مشکلات احتمالی.
Driver Recovery Protocol (پروتکل بازیابی راننده): مراحلی که برای بازیابی راننده پس از مسابقه انجام میشود.
Team Debriefing (جلسه بررسی تیم): جلسهای که تیم برای تحلیل عملکرد و استراتژی برگزار میکند.
Fan Interaction (تعامل با هواداران): فعالیتهایی که رانندگان و تیمها برای ارتباط با هواداران انجام میدهند.
Media Obligations (تعهدات رسانهای): مصاحبهها و کنفرانسهای خبری پس از مسابقه.